نم نم باران
 
قالب وبلاگ

دلیل تأثیر گذاری انقلاب اسلامی بر بیداری اسلامی

آن گاه که معمار انقلاب اسلامی می کوشید بر بیدارسازی مستضعفان و مسلمانان، تأثیر بگذارد شاید این سئوال به ذهن می آمد که دلیل یا دلایل این تأثیرگذاری چیست؟ بخشی از پاسخ هایی که می توان به این پرسش داد عبارت است از:

 

1. تأثیر حضرت امام خمینی از جنبه دینی و اسلامی بر مسلمانان، کم نظیر است. در واقع، از قرن پانزدهم در دنیای غرب و شاید کمی پس از صدر اسلام، شخصیتی را نمی بینیم که این همه، نهضت، افکار و عملکرد و راهبردهایش در سطح جهان اعم از جهان غرب (لیبرالیسم)، جهان شرق(کمونیسم) و جهان اسلام تأثیر گذاشته باشد.

2. حضرت امام خمینی، مفهوم و معنای قدرت را در سطح جهانی و نیز، در جهان اسلام، تغییر داد. معنای قدرت قبل از او بر منابع مادی تکیه داشت ولی پس از انقلاب اسلامی ایران و تأثیر گفتمان حضرت امام بر جهان، معنا و تعریف قدرت از تکیه بر منابع ملموس (مادی) به غیرملموس (معنوی) از قبیل عقاید، پرورش افکار و اطلاع رسانی، تغییر پیدا کرد.

3. در شش و هفت قرن گذشته، یک شخصیت دینی و علمی که انقلابی کند، ملتی را رهبری نماید، همه و حتی مخالفینش، مشروعیت و مقبولیت او را کاملا تصدیق کنند، پیدا نمی شود. به واقع، می توان گفت: مشروعیت سیاسی و دینی امام در سطح جهان و در قرون اخیر، بی نظیر بود.

4. با مطالعه زندگی رهبران انقلاب های گذشته در می یابیم، هیچ یک از آن ها به توانایی امام خمینی در برقراری ارتباط صمیمانه و مردمی با مستضعفین و دیگر طبقات اجتماعی در ایران نمی رسند. ایشان بیش از هر قائد دیگری موفق شد پیام های قرآنی را به زبان بسیار ساده به توده های مسلمان برسانند و این از اسرار بزرگ پیروزی انقلاب اسلامی به شمار می رود.

5. زندگی بی تجمل وی، صلاحیت رهبری مستضعفان و توده های مسلمان را به او عطا کرد. درواقع، زندگی او همواره بی تجمل بود،

چه موقعی که یک طلبه ساده بود و چه زمانی که مرجع تقلید انسان های زیادی قرار گرفت و چه هنگامی که خود را در رأس هرم قدرت یافت. به علاوه، تقوا و اخلاق اسلامی امام خمینی تأثیرات فراوان و شایانی بر مردم گذاشت و این تأثیر، انسان های زیادی را به حرکت و قیامی واداشت که امام منادی آن بود.

6. امام خمینی، تنها به امت و تمدن اسلامی و نجات آن از گمراهی و عقب ماندگی مادی و معنوی نمی اندیشید بلکه در فکر نجات همه ملت ها و تمدن ها بود. پیامش به گورباچوف و پاپ، گویای دغدغه انسانی و الهی وی در نجات انسان ها و فرهنگ هایی بوده که از جاده هدایت انسان به سوی سعادت دنیا خارج شده بودند. این دلسوزی، ارتباط و تأثیر انقلاب اسلامی ایران را با سایر بخش های جهان برقرار کرد.

7. امام خمینی هم بر جهان شمولی نهضت اسلامی مردم ایران تأکید می کرد و آن را تنها مختص مسلمانان جهان نمی دید و هم، جهان شمولی الگوهای غربی را رد می نمود و توانایی الگوهای غربی را برای هدایت و نجات انسان ها نمی پذیرفت در حالی که در میان خیلی از متفکرین مسلمان، این اصرار (جهان شمولی اسلام) و این نوع نظریه پردازی (ناتوانی غرب در اداره جهان) به چشم نمی آید.

8 . امام خمینی تنها متفکری است که در پنج یا شش قرن گذشته، هم به نظریه پردازی انقلاب پرداخته و هم خود آن را به عرصه عمل آورد. در تاریخ، کمتر می یابیم انسان هایی را که هم بنویسند که چرا باید انقلاب کرد و بعد خودشان، به میدان آیند و انقلابی که از آن سخن می گفتند را پدید آورند. در حقیقت، پیوندنظر و عمل، از دلایل مهم موفقیت امام در برپایی انقلاب اسلامی است. بهره گیری از دین در ایجاد تحول اجتماعی مطلوب، مهم ترین تأثیر امام خمینی و انقلاب اسلامی بر جنبش گران مسلمان و جنبش بیداری اسلامی است در حالی که قبل از آن و در فضای جهانی آلوده به لیبرالیسم و کمونیسم، کمتر کسی به توانایی دین در پدیدآوری انقلاب ایمان داشت. برپایه تکیه بر دین به مفهوم فوق، مفاهیم قدرت دگرگون شد و مسلمانان دریافتند، قدرت واقعی تکیه بر قدرت الهی است و به کمک چنین قدرتی می توانند به حقوق از بر بادرفته خویش دست یابند. امام خمینی به همه مسلمانان و مستضعفان نشان داد، تنها راه دست یابی به: مشروعیت و مقبولیت، زندگی ساده و بی آلایش، نجات انسان ها و تمدن ها و ترکیب سازی نظر و عمل برپایه آخرین دین الهی یعنی اسلام است. دینی که برای همه جهان، برنامه و سخن دارد. به دیگر سخن، امام و انقلاب اسلامی ایران به خوبی نشان دادند که تنها راه نجات، اسلام است و این رمز بیدارشدن جهان خسته از گمراهی مسلک ها و مکتب های دیگر است. (7)

 مصداق هایی از تأثیر انقلاب اسلامی بر مسلمانان

تأثیر انقلاب اسلامی بر بیداری اسلامی را می توان در دوبخش کلی و نشانه های عینی این تأثیر، پی گرفت. در بخش نخست، تنها به اثرات کلی انقلاب اسلامی بر هوشیاری مسلمان ها اشاره می شود و در بخشی که در پی آن می آید، به دو نمونه عینی، ملموس و پراهمیت از آثار انقلاب اسلامی بر جهان اسلام می پردازیم:

هوشیاری سیاسی

 مردان و زنان ایرانی از فردای پیروزی انقلاب اسلامی، با ایجاد تشکل های متعدد انقلابی و خودجوش، باب ارتباط و تبادل آراء و تجارب با مردان و زنان در اقصی نقاط جهان را گشودند که این مسأله خشم و عکس العمل های تند بسیاری از محافل غربی را که در شعار و به دروغ، زن ومرد را فعال و حاضر درصحنه می خواهند، برانگیخت، ولی مردان و زنان ایرانی بدون توجه به برآشفتگی غرب، به صدور معنوی بیداری اسلامی ادامه دادند تا حدی که به برکت الگویی که انقلاب اسلامی برای حضور سیاسی اجتماعی مرد و زن ارائه داد، زنان لبنانی به تدریج به آن چه از دست داده بودند، آگاه شدند و آن را بار دیگر به دست آوردند. جنبش بیداری، زنان لبنانی را به کلاشینفک و بمب های مولوتوف مجهز کرد. زنان ترکیه هم برپایه بیداری اسلامی، هم حجاب را می خواهند و هم حضور در اجتماع را، یعنی این که زنان نمی خواهند با پذیرفتن حجاب از جامعه قطع رابطه نمایند و این همان الگویی است که زنان انقلابی ایران به آن عمل می کنند. به همین روی، یک زن بنگالی بر آن بود: زنان مسلمان چیزی بیشتر از برابری مورد نظر قوانین غربی می خواهند و آن، این که خواهان ایفای نقش فعال تری در زندگی مذهبی و اسلامی هستند. (8)

تنها زنان مسلمان نبودند که هویت اسلامی خود را در پرتو بیدارگری زنان انقلابی ایران بدست آوردند، بلکه ده هاهزار زن غربی در نهضت اخلاقی واسلامی، ارزش های الهی اسلام را کشف کردند و به دین اسلام مشرف شدند. مثلاً نزدیک به صدهزار نفر آلمانی به اسلام گرویدند که بیش از نیمی از آنان را زنان تشکیل می دهند، این زنان همانند زنان تازه مسلمان شده آمریکایی، نه تنها مراقب پوشش اسلامی خود هستند، در خورد و خوراک خود براساس اسلام هم دقت بسیار دارند، آن ها حتی در انتخاب برنامه های تلویزیونی، دقت زیاد به خرج می دهند، و اغلب از تماشای سریال های ضداسلامی یا ضداخلاقی اجتناب می کنند. فعالیت اجتماعی این دسته از زنان، معمولاً با گرد آمدن در خانه های همدیگر شکل می گیرد و گاه هم در بیرون از خانه، به دور هم جمع می شوند و به فعالیت های اجتماعی می پردازند. (9)

برخی در تأثیر بیداری زنان ایرانی بر بیداری اسلامی شک دارند! اما یک روزنامه آلمانی در این باره توضیح قابل قبولی ارائه می کند و آن که نخست می پرسد چرا بیداری اسلامی و جنبش حمایت از حجاب در دهه 1340/1960 اتفاق نیفتاد؟ سپس پاسخ می دهد: مگر این که بگوییم: حجاب زنان ایران پس از انقلاب اسلامی در این امر دخالت دارد. در واقع، در تمام دنیا به ویژه در دنیای اسلام، زنان در عرصه زنده کردن ارزش های اسلامی، در حال ایجاد و اداره جنبشی هستند که قبل از انقلاب 1357/1979 ایران وجود نداشت. (10)

 پوشش اسلامی

 تصویری که انقلاب اسلامی از زن ارائه کرده دو تأثیر مهم برجای گذاشته است: اول-جهان دریافته که زن مسلمان ایرانی خانه نشین و منفعل نیست. خانم دانیل کشار، مدیر جشنواره مونتران کانادا معتقد است: تصویری غلط از حضور زنان در ایران، در ذهن خارجی ها وجود دارد، غربی ها فکر می کنند که زنان ایرانی فعالیت های اجتماعی چندانی ندارند و در خانه نشسته اند و تنها به خانه داری مشغولند. (11)

دوم- نگرش های منفی درباره زنان مسلمان کاهش یافته است. روزنامه نیویورک تایمز، جنبش احیای حقوق اسلامی زنان در کنفرانس جهانی پکن را جالب ترین پدیده کنفرانس معرفی می کند که همه جهانیان را سخت تأثیر قرار داد، زیرا سخنرانانی که از دنیای اسلام آمده بودند، حرف های مهمی درباره زنان داشتند. (12) در این کنفرانس، سخنرانی یک زن محجبه ایرانی، تأثیر خوبی در تبلیغ حجاب اسلامی برجای گذاشت. قضاوت ها هم نشان می دهد که حضور جهانی زنان مسلمان ایران، توأم بامؤفقیت بوده است. به این جهت می توان گفت: تلاش زن ایرانی ارائه یک الگوی مشارکت سیاسی- اجتماعی برای زن مسلمان به جهانیان مؤفق بوده است. در واقع، آنچه در ایران پس از انقلاب اسلامی درباره زنان رخ داده، در همه جای جهان تأثیر گذارده است.(13)

دنیای اسلام تأثیر بیشتری از الگوی حجاب اسلامی زنان پس از انقلاب ایران پذیرفته است از جمله:

 لیز مارکوس از فعالان جنبش های زنان در اندونزی، بی پرده اعتراف می کند که به دلیل اثرمستقیم پخش تصاویر زنان ایرانی در رسانه های گروهی کشورش، رویکرد به حجاب اسلامی در اندونزی بیشتر شده، و به تدریج تقلید از حجاب بانوان ایرانی در آن کشور به یک مد تبدیل گردیده و اینک در میان دانشجویان دانشگاه ها هواداران بسیار یافته است. زنان انقلاب اسلامی، الگویی برای زنان ترک شده و آنان را به شعارگویی در خیابان ها و رعایت پوشش اسلامی واداشته و پوشش زنان انقلابی و مسلمان ایران، برلباس و به ویژه روسری در بعضی از کشورهای خلیج فارس، به طرزعمیقی تأثیر گذاشته است. در سال های اخیر، تعداد دانشجویان با حجاب در دانشگاه های اردن افزایش یافته. در لیبی، گرایش به حجاب اسلامی بالا رفته، بنابراین، تردیدی نیست که حجاب اسلامی ایرانی به اقصی نقاط جهان و به ویژه به کشورهای اسلامی سرایت کرده است. (14)

حجاب زنان جمهوری اسلامی به شیوه های مختلفی به ورای مرزهای ایران رفته است مثلا، بخشی از اشاعه حجاب ایران اسلامی از طریق فیلم های ایرانی اتفاق افتاده. رویکرد به حجاب اسلامی ایرانی به استثنای تبدیل آن به نماد مخالفت با دولت ها، دلایل دیگری هم دارد. از جمله:

1.پوشش اسلامی به عنوان اظهار وجود فردی یا مذهبی به کار می رود.

2. توجه به حجاب، پاسخی به جنبش افسار گسیخته فمینیسم است.

3. مهم تر از همه، دلیل گرایش و تشرف به دین مبین اسلام است. (15)

اتحاد دین و دولت

 هم اینک جریان های اسلامی در میان مهم ترین گروه های سیاسی جهان قرار دارند. این جریان های مذهبی بر این اعتقادند که سیاست و مذهب ارتباط تنگاتنگ دارند. این باور متأثر از انقلاب اسلامی و نظریه جهان گرایی (تلفیق دین و سیاست در عرصه جهان) آن است. به بیان دیگر، از همان روزهای نخستین پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) نظریه جهان گرایی انقلاب اسلامی را به عنوان عالی ترین و وسیع ترین مظهر پیوند دین و دولت مطرح ساخت، وی براساس آموزه های دینی بر این باور بود: اراده مستضعفان سرانجام رهبری جهان را از آن خود خواهد کرد و حتی نوید می داد وعده خداوند بزودی تحقق خواهد یافت و محرومان جایگزین ثروتمندان خواهند شد. البته پی بردن به همراهی اسلام گرایی (دین) و جهان گرایی (سیاست) در اندیشه انقلاب اسلامی دشوار نیست، زیرا تأسیس امت اسلامی که می تواند مسلمانان را صرف نظر از ملیت های مختلف و نیز موانع قومی و سیاسی موجود به هم پیوند دهد، از ارزش ها و شعارهای انقلاب اسلامی است. به علاوه، تأکید شدید انقلاب اسلامی به لزوم پیروی از کتاب مقدس (قرآن) و احکام اسلامی، شکی باقی نمی گذارد که این انقلاب در پی تحکیم جهانی اصول بنیادین اسلام در جهان است. این پدیده همان چیزی است که برخی از اندیشمندان مغرب زمین و از جمله هنیز در سال 1372/1993 آن را تجدید حیات جهانی مذهب (اسلام) خواند. (16)

به همین دلیل (پیوند خوردن مذهب و سیاست اسلامی ناشی از انقلاب اسلامی) دولت آمریکا را بر آن داشت که اسلام گرایی را از عوامل نابودی جهان بخواند و فعالان مسلمان را به عنوان رزمندگان شرکت کننده در جنگ اسلام و غرب نام ببرد. رهبران اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز، ترس خویش از اسلام انقلابی الهام یافته از انقلاب اسلامی و خطرات آن برای شوروی را کتمان نمی کردند. بعدها یک تحلیل گر آمریکایی از این پدیده به عنوان انتفاضه جهانی یادکرد. نتیجه این که هم شرق و هم غرب، اسلام سیاسی (اسلام معتقد به پیونددین و سیاست (ناشی از انقلاب اسلامی را خطر عمده ای برای منافع خود تلقی می کردند، و هر کدام تلاش بسیاری انجام دادند تا از دشمنان جنبش های اسلامی سیاسی حمایت نمایند. (17)

هانتینگتون در سال 1372/1993 و در راستای تعمیق بخشی به دشمنی غرب با اسلام سیاسی ملهم از انقلاب اسلامی، گفت: بلوک اسلامی که خود را رقیب کهن غرب می داند، خطر اصلی فرا روی نظم جهانی آمریکایی است که آن، دین و سیاست را جدا از هم می خواهد. در واقع بعد از مرگ کمونیسم، اسلام شخصیت اصلی سناریوی موردنظر آمریکاست. توجه شدید غرب به این مسأله، ظاهراً پاسخی است به آنچه که یک اندیشمند غربی (لارونس) در 1369/19990 آن را ضربه انقلاب 1357/1979 ایران، شگفتی پدیده امام خمینی (ره) و دشواری کنار آمدن با اسلام گرایی ایرانی می خواند. از این رو، پس از انقلاب اسلامی مطالعات وسیعی برای شناخت رابطه بین دین و دولت الهام گرفته از انقلاب اسلامی در آمریکا به مرکزیت دانشگاه شیکاگو آغاز گشته است، ولی با هم دیدن و با هم خواستن دین و سیاست در دنیا (مانند جنبش الهیات رهایی بخش آمریکای لاتین) و به ویژه دنیای اسلام (مانند حماس و حزب الله) به یک ارزش نهادینه تبدیل شده است. (18)

اسلام مبارز

 انتخاب اسلام برای مبارزه با استبداد و استکبار تحول نوینی است که پس از انقلاب اسلامی روی داده، قبل از آن حتی گروه های سیاسی ایرانی چون مجاهدین دیروز و منافقین امروز هم اعتقاد راسخی به توانا بودن اسلام در مبارزه علیه بیداد و ستم نداشتند، ولی انقلاب اسلامی ایران نشان داد که اگر اسلام به خوبی تفسیر شود می تواند مقتدرترین رژیم های سیاسی را براندازد و خود بر جای آن، حکومت تشکیل دهد. این حادثه مورد توجه گروه ها و جنبش هایی قرار گرفت که سال ها به دلیل انتخاب ناسیونالیسم، کمونیسم و غیره توفیقی در نیل به آرمان های سیاسی خود نداشتند. در این میان، تبدیل مسأله فلسطین از یک مسأله ناسیونالیستی و کمونیستی به یک مسأله اسلامی یکی از برجسته ترین ارزش هایی است که از انقلاب اسلامی به عاریت گرفته شد. بنابراین، جنبش فلسطین برای خارج شدن از بن بست مبارزه بی فرجام خود، اسلام را تنها ابزار کارآمد یافته است. (19)

نشانه هایی بسیار از تغییر ماهیت جنبش فلسطینی در دست است که انتفاضه و شیوه و ویژگی هایش، یکی از آن هاست. وابسته نبودن انتفاضه به گروه های داخلی و کشورهای خارجی و جایگزینی یک روش همه جانبه سیاسی، نظامی و فرهنگی به جای روش های صرفاً مسلحانه یا مسالمت آمیز، تبدیل مساجد به منابع الهام بخش روحیه جهاد اسلامی، ثبات و پیوستگی مبارزان، گسترش شمار مساجد به عنوان پایگاه مجاهدان، توسعه حضور مردم در نمازهای جمعه و جماعات، انتشار مجله های انقلابی چون الطلیعه الاسلامیه و حمله مکرر به مشروب فروشی ها در دو دهه اخیر، از نشانه های رویکرد جنبش فلسطین به اسلام و به کارگیری شیوه های اسلامی انقلاب اسلامی ایران در مبارزه علیه اسرائیل است. (20) در واقع و همان گونه که یکی از رهبران فلسطینی گفته است، انقلاب ایران بود که عصر جدیدی را پیش روی جنبش فلسطین گشود و باعث شد که مسأله فلسطین تنها از زوایه اسلام نگاه شود. (21)

بنابراین، انقلاب اسلامی برداشتی نوین از اسلام و قرآن در جهان، جوامع اسلامی و نیز در جامعه سنّی مذهب فلسطین پدیدآورد؛ چنان که روند مخالفت با دولت های فاسد و سرکوب گر را تشدید کرد، به مبارزه آشکار علیه آموزه های تحمیلی ضددینی دامن زد، تلاش برای تحقق برابری و عدالت اجتماعی را شدت بخشید، واکنش مسلمانان در برابر غرب و غرب زدگی را توسعه داد و یأس و ناامیدی سال های پایانی دهه 1350/1970را از عرصه مبارزه حذف کرد. در واقع انقلاب اسلامی ایران، این حقیقت را که اسلام راه حل و جهاد وسیله اصلی است، به سرزمین های در حال مبارزه بااستکبار به ویژه کشورهای مسلمان برد. (22)

 

 

 


[ چهارشنبه 90/8/11 ] [ 8:15 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

در هیــاهـوی زنـدگـی دریـافتـم چـه دویـدن هـا کـه فقـط پاهـایم را از مـن گرفـت، در حالیـکه گـویی ایسـتاده بـودم! چـه غصـه هـا کـه مـویـم را ســپیـد کـرد، در حـالی کـه قـصه ای کـودکانـه بیـش نبـود! دریـافتم کسـی هسـت کـه اگـر بخـواهـد می شـود و اگـر نـه، نـمی شــود! بـه همـین سـادگــی... کـاش فقـط او را صـدا مـی زدم
موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 47
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 428192